|
نویسنده: خودم سه شنبه 83 آبان 19 ساعت 3:3 عصر
|
مردی روستایی که پسرش دامادی شده بود روزی به زنش گفت : انشاءالله باید بزودی خر رابفروشیم و برای پسرمان زن بگیریم . پسر که این جمله را شنیده بود ؛ دهنش آب افتاده وهروقت هوس ازدواج میکرد ؛ میگفت «بابا از خــر بگو »«بابا از خر بگو» |
|
نظرات شما ()
|
|
|
|
فهرست |
|
|
|
|
154565
:مجموع بازدیدها |
0
:بازدید امروز |
2
:بازدید دیروز |
|
|
حضور و غیاب
|
یــــاهـو
|
|
درباره خودم
|
| | |