|
نویسنده: خودم سه شنبه 83 شهریور 31 ساعت 4:7 عصر
|
قدیمها عروس و دامادها و دختر پسر ها همه در یک خانه و گاهی او قات بر پشت بام میخوابیدند . زنی شبانگاه بر پشت بام بر بالین دختر ودامادش رفت و به آنها گفت کمی مهربانتر بخوابید هوا سرد است و کمی جلوتر رفت و به پسر و عروسش گفت کمی از هم فاصله بگیرید هوا خیلی گرم است . عروش که صحبت مادر شوهر را شنیده بود گفت: قربون برم خدا رو یک بوم و دو هوا رو این سر بوم گرما رو اون سر بوم سرما رو |
|
نظرات شما ()
|
|
|
|
فهرست |
|
|
|
|
154588
:مجموع بازدیدها |
3
:بازدید امروز |
12
:بازدید دیروز |
|
|
حضور و غیاب
|
یــــاهـو
|
|
درباره خودم
|
| | |